مقالات
۲
از حال وهوای ادبیات چه خبر ؟
فرخی سیستانی
از حال وهوای ادبیات چه خبر ؟
خلاصه :
توی این پژوهش قراره بیشتر با افای فرخی سیستانی بیشتر اشنا بشیم...متن رو با یک دوبیتی از فرخی شروع میکنم:
بگرستم زار پیش آن کام و هوا گفتا مگری پند همی داد مرا
پنداشت مگر کآب نماند فردا نتوان کردن تهی به ساغر دریا
روایت شدهاست که فرخی علاوه بر شاعری آوازی خوش داشت و در نواختن بربط مهارت داشت. دیوان شعر فرخی شامل بیش از چند هزار بیت است که در قالبهای قصیده، غزل، قطعه، رباعی، ترکیب بند و ترجیع بند سروده شدهاست.
ابوالحسن علی بن جولوغ فرخی |
|
زادروز |
۳۷۰ هـ. ق/ ۳۶۱ هـ. ش/ ۹۸۰ م.
|
درگذشت |
۴۲۹ هـ. ق/ ۴۱۶ خورشیدی/
|
آرامگاه |
آرامگاه فرخی سیستانی،غزنه (سیستان – ایران) |
محل زندگی |
سیستان |
ملیت |
ایرانی |
پیشه |
شاعر، نویسنده |
سالهای فعالیت |
قرن چهارم و اوایل قرن پنجم هجری قمری |
سبک |
قصیده، غزل، رباعی |
لقب |
فرخی |
دوره |
حکومت سلطان محمود غزنوی
|
آثار |
با کاروان حُلّه
|
پیشینه
پدر فرخی از ملازمان امیر خلف بانو آخرین امیر صفاری بود. علی بن جولوغ (فرخی) نخست در خدمت یکی از دهقانهای توانگر سیستان بود و در نزد او شعر میگفت. وی در مصرع «من قیاس از سیستان آرم که آن شهر من است» به سیستانی بودنش تصریح کردهاست. فرخی با هدف پیشرفت از سیستان سفر کرده و به دربار چغانیان (در حدود ترمذ در جنوب ازبکستان امروزی) رفت. شعری در قالب قصیده سرود و آن را «با کاروان حله» نام نهاد؛ و شعر را به عمید اسعد چغانی وزیر امیر تقدیم کرد. معروف است که روز بعد فرخی قصیدهای به نام داغگاه ساخت و آن را برای امیر که در محل داغ زدن گوسفندان به عیش و نوش سرگرم بود برخواند. امیر و وزیر او که ظاهر ساده فرخی با جامه محلی سیستانی و پایافزار فرسوده او را دیده بودند انتظار چنین شعر استواری را از او نداشتند و با شنیدن آن به وجد آمدند. امیر چهل کرهاسب به فرخی هدیه کرد و او را از نزدیکان دربارش قرار داد.
علی بن جولوغ نیز با تخلص فرخی در دربار صفاریان، چغانیان و غزنویان شعر میگفت. محمود غزنوی او را به ملکالشعرایی دربار منصوب کرد. پس از مرگ محمود در سال ۴۲۱ ق، فرخی به دربار سلطان مسعود غزنوی روی آورد و تا پایان عمر به ستایش این امیر غزنوی مشغول بود.
از آنجا که بیشتر قصاید فرخی در دربار غزنویان سروده شدهاست، ستایشگری و وصف در آن بسیار زیاد است؛ هرچند در میان شعرهای فرخی اشعاری نیز هستند که نکات آموزنده اخلاقی دربردارند. فرخی در سال ۴۲۹ ق در سنین جوانی در غزنه درگذشت.
نمونهٔ اشعار
نقل شده که فرخی شعر زیر را در مدح ابوالمظفر چغانی سرود و ابوالمظفر بسیار از آن خوشش آمد. از آنجا که امیر در آن زمان در داغگاه اسبان خویش بود او را چهل و دو کرهاسب سفید داد.(بخشی تقطیع شده از کل شعر )
تا پرند نیلگون بر روی پوشد مرغزار |
|
پرنیان هفترنگ اندر سر آرد روزگار |
خاک را چون ناف آهو مشک زاید بیقیاس |
|
بید را چون پرّ طوطی برگ روید بیشمار |
دوش وقت نیمشب بوی بهار آورد باد |
|
حبذا باد شمال و خرّما بوی بهار |
باد گویی مشک سوده دارد اندر آستین |
|
باغ گویی لعبتان جلوه دارد در کنار |
نسترن لؤلؤی بیضا دارد اندر مرسله |
|
ارغوان لعل بدخشی دارد اندر گوشوار |
تا برآمد جامهای سرخ مل از شاخ گل |
|
پنجههای دست مردم سر فروکرد از چنار |
باغ بوقلمونلباس و شاخ بوقلموننمای |
|
آب مرواریدرنگ و ابر مرواریدبار |
راست پنداری که خلعتهای رنگین یافتند |
|
باغهای پرنگار از داغگاه شهریار |
امید خدام
۴ سال پیش
آقاي مالكي
۴ سال پیش