مقالات

از حال وهوای ادبیات چه خبر ؟

فرخی سیستانی

از حال وهوای ادبیات چه خبر ؟


خلاصه :

توی این پژوهش قراره بیشتر با افای فرخی سیستانی بیشتر اشنا بشیم...

متن رو با یک دوبیتی از فرخی شروع میکنم:

بگرستم زار پیش آن کام و هوا      گفتا مگری پند همی داد مرا

پنداشت مگر کآب نماند فردا       نتوان کردن تهی به ساغر دریا

روایت شده‌است که فرخی علاوه بر شاعری آوازی خوش داشت و در نواختن بربط مهارت داشت. دیوان شعر فرخی شامل بیش از چند هزار بیت است که در قالب‌های قصیده، غزل، قطعه، رباعی، ترکیب بند و ترجیع بند سروده شده‌است.

ابوالحسن علی بن جولوغ فرخی

زادروز

۳۷۰ هـ. ق/ ۳۶۱ هـ. ش/ ۹۸۰ م.
غزنه (سیستان)

درگذشت

۴۲۹ هـ. ق/ ۴۱۶ خورشیدی/
۱۰۳۷ یا ۱۰۳۸ م.
غزنه

آرامگاه

آرامگاه فرخی سیستانی،غزنه (سیستان – ایران)

محل زندگی

سیستان

ملیت

ایرانی

پیشه

شاعر، نویسنده

سال‌های فعالیت

قرن چهارم و اوایل قرن پنجم هجری قمری

سبک

قصیده، غزل، رباعی

لقب

فرخی

دوره

حکومت سلطان محمود غزنوی
سلطان مسعود غزنوی ابوالمظفر شاه چغانیان

آثار

با کاروان حُلّه
داغگاه
دیوان اشعار قطعات و ابیات بازماندهٔ قصاید رباعیات ترجیعات

 

پیشینه

پدر فرخی از ملازمان امیر خلف بانو آخرین امیر صفاری بود. علی بن جولوغ (فرخی) نخست در خدمت یکی از دهقان‌های توانگر سیستان بود و در نزد او شعر می‌گفت. وی در مصرع «من قیاس از سیستان آرم که آن شهر من است» به سیستانی بودنش تصریح کرده‌است. فرخی با هدف پیشرفت از سیستان سفر کرده و به دربار چغانیان (در حدود ترمذ در جنوب ازبکستان امروزی) رفت. شعری در قالب قصیده سرود و آن را «با کاروان حله» نام نهاد؛ و شعر را به عمید اسعد چغانی وزیر امیر تقدیم کرد. معروف است که روز بعد فرخی قصیده‌ای به نام داغگاه ساخت و آن را برای امیر که در محل داغ زدن گوسفندان به عیش و نوش سرگرم بود برخواند. امیر و وزیر او که ظاهر ساده فرخی با جامه محلی سیستانی و پای‌افزار فرسوده او را دیده بودند انتظار چنین شعر استواری را از او نداشتند و با شنیدن آن به وجد آمدند. امیر چهل کره‌اسب به فرخی هدیه کرد و او را از نزدیکان دربارش قرار داد.

علی بن جولوغ نیز با تخلص فرخی در دربار صفاریان، چغانیان و غزنویان شعر می‌گفت. محمود غزنوی او را به ملک‌الشعرایی دربار منصوب کرد. پس از مرگ محمود در سال ۴۲۱ ق، فرخی به دربار سلطان مسعود غزنوی روی آورد و تا پایان عمر به ستایش این امیر غزنوی مشغول بود.

از آن‌جا که بیشتر قصاید فرخی در دربار غزنویان سروده شده‌است، ستایشگری و وصف در آن بسیار زیاد است؛ هرچند در میان شعرهای فرخی اشعاری نیز هستند که نکات آموزنده اخلاقی دربردارند. فرخی در سال ۴۲۹ ق در سنین جوانی در غزنه درگذشت.

نمونهٔ اشعار

نقل شده که فرخی شعر زیر را در مدح ابوالمظفر چغانی سرود و ابوالمظفر بسیار از آن خوشش آمد. از آن‌جا که امیر در آن زمان در داغگاه اسبان خویش بود او را چهل و دو کره‌اسب سفید داد.(بخشی تقطیع شده از کل شعر )

تا پرند نیلگون بر روی پوشد مرغزار

 

پرنیان هفت‌رنگ اندر سر آرد روزگار

خاک را چون ناف آهو مشک زاید بی‌قیاس

 

بید را چون پرّ طوطی برگ روید بی‌شمار

دوش وقت نیم‌شب بوی بهار آورد باد

 

حبذا باد شمال و خرّما بوی بهار

باد گویی مشک سوده دارد اندر آستین

 

باغ گویی لعبتان جلوه دارد در کنار

نسترن لؤلؤی بیضا دارد اندر مرسله

 

ارغوان لعل بدخشی دارد اندر گوشوار

تا برآمد جام‌های سرخ مل از شاخ گل

 

پنجه‌های دست مردم سر فروکرد از چنار

باغ بوقلمون‌لباس و شاخ بوقلمون‌نمای

 

آب مرواریدرنگ و ابر مرواریدبار

راست پنداری که خلعت‌های رنگین یافتند

 

باغ‌های پرنگار از داغگاه شهریار

 

۴ سال پیش
امید وارم مفید ومختصر واقع شود

برای ویرایش باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

برای درج پاسخ باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

۴ سال پیش
بسیار خوب .فقط نگفتی با کدام شعر همدوره بوده است.

برای ویرایش باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

برای درج پاسخ باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

برای درج دیدگاه باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

پسران

دختران