روش میزان
اولین گام اجرایی طرح خادمین نماز
خادمین نماز - کلاس سومی ها و تجربه ای شیرین در معرفی این طرح
خلاصه :
کلاس سومی ها را برای شروع گام های اجرایی "شورای خادمین" انتخاب کردیم. سومی هایی علاقه مند به نماز ، پیگیر و منتظر.کلاس سومی ها را برای شروع گام های اجرایی "شورای خادمین" انتخاب کردیم.
سومی هایی علاقه مند به نماز ، پیگیر و منتظر.
دو هفته قبل با هم صحبت کرده بودیم، در مورد نمازخانه :
- اینکه وضعیت نمازخانه ی مدرسه را چگونه ارزیابی میکنید؟
- اینکه حالتون در نماز خانه چطور است ؟
- اینکه چه پیشنهاداتی برای نماز و نمازخانه ی مدرسه دارید؟
و در این گفتگوهای صمیمی ، رسیدیم به اینکه ما به عنوان مربیان مدرسه، در فضای نمازخانه نیازهایی داریم و برای رفع این نیازها به کمک شما خانم های گل احتیاج داریم. و چقدر خوشحال شدند و استقبال کردند که ما روی آنها حساب میکنیم ، طاقت نداشتند و بی وقفه پیشنهاد میدادند و دوست داشتند هر چه زودتر بستر این مشارکت و مسئولیت برایشان فراهم شود ...
پیشنهاداتشان را دوست داشتم، خیلی ریزبینانه و دقیق بود، نور امید در دلم روشن میشد که ما با هم میتوانیم، مربیان و دانش آموزان در کنار هم با عنایتِ ربّ متعال و "روح نماز". روح نماز ، معنایی است که در این بازه ای که با موضوع نماز پژوهش می کنیم، به آن ایمان آورده ام که نماز خود روحی دارد و دستمان را می گیرد و راه گشا است و قدم به قدم، مسیر را برایمان هموار می کند.
در طول این دو هفته شوق را در وجوشان می دیدم، رابطه شان با من فرق کرده بود، در راهروها و حیاط و ... سراغ زمان آغاز مشارکت شان در فعالیت های نماز خانه را می گرفتند.
بعد از دو هفته مجدد به کلاس شان رفتیم. قبل از هر گفتگویی تقریباً اکثرشان علّت حضورمان را می توانستند حدس بزنند.
برای چگونگی و نحوه ورود و نقطه اوج و پایان بندی، سناریویی در ذهن داشتیم. گام اولش دقایقی قبل در نمازخانه اجرا شده بود، بیان اینکه از هفته بعد قرار است «خادمین نماز» کار خود را به طور جدی آغاز کنند و "سرگروه های نماز" را در نمازخانه معرفی کردیم. حال نوبت گام بعدی بود، با کلاس سومی ها ، آنها که تازه مکلفین در جمعشان بسیار بود.
با سلامی بسیار گرم از ما استقبال کردند. بسیار مرتب پشت میزهای خود نشستند، سکوت و انتظارشان برایم دوست داشتنی بود، قند در دلم آب میشد وقتی جمع دخترانی در آستانه ی تکلیف را می دیدم ، در جمعشان بودن نعمتی است شیرین و وصف ناشدنی.
گفتگو را شروع کردیم
"خانمها یادتون هست چند هفته قبل اومده بودیم پیشتون؟
- قرار قبلی را یادآوری کردیم.
- غایبین را در جریان قرار دادیم.
- شوق مجدد ایجاد کردیم.
اون روزها سر همه کلاسها رفتیم، خیلی از بچه های مدرسه دوست داشتند به ما توی نمازخانه کمک کنند، ما امروز برای شروع کار اومدیم کلاس شما، میدونید چرا؟! چون شما تازه مکلف های مدرسه مون هستید، دوست داشتیم با شما شروع کنیم.
- به شوق عمومی این اتفاق در کل مدرسه اشاره کردیم.
- در گام مربوط به «خادمین»، به طور مستقیم به «نماز» اشاره نمی کنیم؛ هدف ظاهری را «نمازخانه و بهبود وضع موجود نمازخانه با مشارکت دانش آموزان» در نظر می گیریم و در این گام «انس گیری غیر مستقیم با نماز به واسطه مسئولیت پذیری اجرایی» از اهداف مان است.
- به «مکلف بودن»و«سن تکلیف» اشاره کردیم، چرا که فرد مکلف است مسئول است و توان مسئولیت پذیری در او به وجود آمده است که این بار امانت به او سپرده شده است، پس با تعریف این مسئولیت ها درصدد هستیم که به نوعی به او نشان دهیم که بروز این ویژگی و این قدرت در مسیر کمال را در وجودت درک کن و ما نیز این ودیعه الهی در وجودت را دیدیم و توانمندی ات را پذیرفتیم و مسئولیت را با اطمینان به تو می سپاریم و باورت داریم.
خانمها امروز کیا توی نمازخونه بودند؟ من راجع به چی صحبت کردم؟ سرگروه های نماز را کیا دیدند؟ اسمشون را یادتون هست؟
خادمهای نماز را کیا میشناسن؟ اصلا خادم نماز یعنی چی؟ خادمها چی کار میکنند؟"
و از اینجا بود که بحث داغ کلاس شروع شد ، تقریبا تمام بچه ها مشارکت کردند ، خیلی خوب نسبت به سن شان منتظر می ماندند تا نوبت شان فرا برسد و نظرشان را در مورد خادمین و وظایف و مسئولیت هایی که یک خادم می تواند و یا باید داشته باشد بیان میکردند، و باز هم چه دقیق و نکته بینانه، تقریباً به تمام مسئولیت ها وشرح وظایفی که ما فکر کرده بودیم اشاره کردند وآنها را به خوبی دسته بندی می کردند و درهمان حین ابراز علاقه می کردند که مایل هستند این مسئولیت را بپذیرند . این همان نقطه ای بود که منتظرش بودیم، با توجه به ذهن آماده خودشان و نکاتی که کشف کرده بودند ، انواع "خادمین و شرح وظایفشان" را بیان کردیم و چقدر دقیق گوش می دادند و فکر می کردند و انتخاب . حال نوبت لیست خادمین هفته پیش رو بود...لیست را آوردیم و اسامی دانش آموزان را با توجه به انتخاب خودشان یادداشت کردیم، انتخابی که معیارهای مختلف برای آن را به خوبی می توانستی احساس کنی: علاقه، صف انتظار، نقش دوستان، قدرت و ... .
تجربه خوبی بود، اهدافی همچون:
- رشد شادابی و نشاط
- فعال بودن و سازندگی
- رشد نسبی توان تصمیم گیری ، انتخابگری و عمل
- آمادگی برای کشف، شناخت، انتخاب و رشد استعدادهای نهفته و شایستگی ها و علایق فردی
- قابلیت انجام مسئولیتهای مشخص
- انس با باورها و گرایش های زیبا و شعایر دینی
تا حد قابل قبولی محقق شد.
انشاالله که هفته خوبی را با کلاس سومی ها در نمازخانه تجربه کنیم، البته به سرگروهی ششمی ها.
