مقالات
لزوم کشف استعدادیابی نهفته در دانشآموزان ایرانی
خلاصه :
جو غالب مدارس و جامعه و بیتوجهی به انگیزه ها و علایق درونی که حاکی از استعدادهای ذاتی دانشآموزان است، به طور طبیعی پژوهشگر را نیز به سمت رشته هایی با عناوین قابل احترام برای جامعه کشانید.بیان مسأله
بیتردید یکی از مهمترین انگیزههای پژوهشگر در پرداختن به این موضوع و اینکه چرا این موضوع دغدغه ذهنی او شد، تجربهی زیسته و شخصی او در دوران تحصیلی و شغلی بوده است: جو غالب مدارس و جامعه و بیتوجهی به انگیزه ها و علایق درونی که حاکی از استعدادهای ذاتی دانشآموزان است، به طور طبیعی پژوهشگر را نیز به سمت رشته هایی با عناوین قابل احترام برای جامعه کشانید. سنگینی این فضا در حدی بود که حتّی در خانوادههای فرهیخته نیز سخن گفتن از ورود به رشتههای علوم انسانی و هنر، چیزی شبیه به یک شوخی مینمود و در این میان علاقه و استعداد و قریحه و دغدغههای شخصی و سؤالهای ذهنی دانشآموزان، در رتبههای آخراثرگذار برانتخاب رشته در دبیرستان و دانشگاه بود.
درچنین فضایی که والدین و معلمان مقهور قضاوت جامعه در مورد جایگاه اجتماعی رشته ها و مشاغل باشند، طبعاً انتظار نمیرود که نوجوانان دوره راهنمایی و دبیرستان به سادگی به دنبال پیدا کردن استعدادهای خود باشند و علایق و استعدادهای خود را فراموش نکنند. این مشکل را، بارها و بارها شنیدهایم و در فضای راهنمایی و مشاوره تحصیلی، این واقعیتی مکرر است.....
چنان که دورکیم معتقد است: ماهیت آموزش و پرورش اجتماعی و امر آموزش و پرورش نیز امری اجتماعی است و با تعیین اهداف ویژهای برای هر یک از دورههای سه گانه (ابتدایی، راهنمایی و متوسطه)، در پیآموزش و پرورش افرادی است که بتوانند مسئولیت های اجتماعی و اقتصادی و.... را به شایستگی بپذیرند. یکی از مهم ترین اهداف آموزش و پرورش، خدمات یاری رسانی و خودآگاهی به دانشآموزان دورههای مختلف تحصیلی است تا بتوانند در تهیه طرح های آینده خود در امر تحصیل و انتخاب شغل، موفق باشند
نمونه بارز این خدمات را میتوان در امر مشاوره و راهنمایی تحصیلی و انتخاب رشته تحصیلی دانست و استعدادسنجی را میتوان پیش نیاز هدایت تحصیلی دقیق شمرد. هدف اصلی در هدایت تحصیلی، فراهم کردن بستری مناسب برای دانشآموزان است، تا در آن زمینه بتوانند علایق، استعدادها ، توانایی ها ، خصوصیات شخصیتی و به طور کلی نقاط قوت و ضعف خود را بشناسند تا با تصویری نسبتاً واضح از ویژگیهای خود دست به انتخاب رشته تحصیلی زنند
در واقع هدف کلّی آموزش و پرورش را میتوان شناخت بهتر استعدادها و علایق دانشآموزان و ایجاد زمینه مساعد جهت هدایت آنان به مسیرهای تحصیلی مناسب دانست.
به زعم پژوهشگر، با بیان دورکیم میتوان گفت این تسهیل سازی توسط نسل پختهتر (مدیران، معلمان، مشاوران تحصیلی) به نسل خامتر (دانشآموزان) صورت میگیرد. گوناگونی رشتههای مختلف تحصیلی در دبیرستان و دانشگاه ها از یک سو و تفاوت های فردی که دانشآموزان از نظر هوش، استعداد و رغبت هایشان دارند، ایجاب میکند که ویژگیهای فردی دانشآموزان با خصوصیات تحصیلی آنان انطباق یابد و دانشآموزان در انتخاب واحدهای درسی و رشته های تحصیلی، هدایت شوند (حسینی،1380) اما چنین هدایتی بدون شناخت و آگاهی از تمامی استعدادها و انرژی های نهفته درون آنها شدنی نیست و تا زمانی که هر یک از ابعاد و ویژگیهای فردی انسان به طور شایسته شناسایی نشوند، شکوفایی استعدادها و پرورش آیندهسازانی کارآمدتر، میسر نخواهد بود
متأسفانه امروزه در مدارس ما، استعدادهای دانشآموزان کشف نمیشود و هدایت تحصیلی آنان (که باید بر مبنای استعدادسنجی دقیقی باشد) در سال دوم دبیرستان، طبق مصوبهی آموزش و پرورش فقط بر اساس: میانگین نمره های درسی، آزمون هوش گروهی ریون، رغبت سنج تحصیلی جان هالند و اولویت و تشخیص خانواده انجام میشود. در پژوهشهای زیادی از جمله پژوهش علی دوست (1375) با عنوان "ارزشیابی ضوابط هدایت تحصیلی دانشآموزان در نظام جدید آموزش متوسطه" و نیز پژوهش نویدی با عنوان "بررسی سهم هریک از ملاک های تحصیلی در پیش بینی پیشرفت تحصیلی دانشآموزان نظام جدید آموزش متوسطه"، نشان دهندهی عدم موفقیت در شناخت دقیق و هدایت تحصیلی دانشآموزان در رشتههای تحصیلی آنان بوده است و مشخّص شد که هیچ یک از این ملاک ها به جز نمرات احتمالی دانشآموزان در سالهای تحصیلی گذشته، در پیشبینی موفقیت تحصیلی آینده آنان سهم معنا داری را نشان نداده است!
البته نتایج این پژوهش به نقل از خود محقّق، نقش آزمون های هوش، استعداد و رغبتهای تحصیلی و شغلی را در پیش بینی عملکرد تحصیلی نفی نمیکند بلکه این یافته بیانگر آن است که آزمون های عینی که در شرایط کنونی برای سنجش توانایی های ذهنی و رغبت های تحصیلی و شغلی به کار میروند، یا فاقد اعتبار و روایی لازم هستند یا اجرا وتفسیر و نتیجه گیری از آنها در شرایط مناسبی انجام نمیشود
در پژوهش ، با عنوان "بررسی تنگناهای هدایت تحصیلی دانشآموزان در نظام جدید آموزش متوسطه"، دو نتیجه قابل توجه داشته است:
1. در نظام جدید آموزش متوسطه، فرآیندی به نام هدایت تحصیلی وجود دارد ولی مجموعه فعالیتهایی که تحت این عنوان انجام میشود، به هیچ وجه در رسیدن به هدف شناخت استعدادها و تواناییها و هدایت تحصیلی، موفق نیست.
2. هشتاد درصد مشاوران تحصیلی به صراحت گفتهاند که امکان و فرصت کافی برای شناخت ویژگیهای شخصیتی و استعدادهای دانشآموزان خود را ندارند.
اگر قدرت تشخیصی درستی در کار نباشد و هدایت تحصیلی بر مبنا و ملاک درستی انجام نشده باشد، چیزی جز خسران و پشیمانی عاید افراد جامعه نخواهد شد. به تصدیق تعداد زیادی از اساتید و صاحبنظرانی که پژوهشگر در این مورد با آنان مشورت کرده است، فراوانی نسبتاً بالای تعداد دانشجویان تغییر رشتهای در مقطع ارشد (به خصوص در سال های اخیر) و دانشجویان انصرافی کاردانی و کارشناسی و بی علاقه و بی انگیزه بودن تعداد زیادی از دانشجویان در مقاطع تحصیلی مختلف، میتواند گویای چنین نیازی (استعدادیابی و هدایت تحصیلی دقیقتر) در مدارس راهنمایی و دبیرستان جامعهی ما باشد.
ضرورت و اهمیت پژوهش
آموزش و پرورش عبارت است از فراهم آوردن زمینه ها و عوامل متعدد برای به فعلیت رساندن و شکوفا کردن تمام استعدادهای انسان و سوق دادن او به سوی هدف های مطلوب از طریق برنامه ها و راهنمایی های سنجیده و حساب شده
"مهمترین خدمتی که آموزش و پرورش می تواند در جهت رشد کودک انجام دهد آن است که او را با توجه به استعدادهایش به سوی مناسب ترین زمینه هدایت کند، یعنی به جایی که او در آن خشنود و کارآمد باشد، ما به کلّی این هدف را از یاد بردهایم"
راهنمایی در معنای وسیع کلمه، از آغاز حیات اجتماعی انسان به اشکال مختلف وجود داشته است و اهمیت آن در قرن اخیر به صورت فزایندهای آشکار شده است. هدف اصلی هر نوع راهنمایی، شناخت خود و محیط است که سبب افزایش کارآمدی و شادتر زیستن فرد میشود و عملکرد انسان را به حداکثر میرساند و انسان با کسب خودآگاهی به رشد شخصی و اجتماعی بیشتری میرسد
گرایش راهنمایی و مشاوره تحصیلی یکی از مهمترین شاخههای راهنمایی و مشاوره است و آشنا کردن دانشآموزان و معلّمان و والدین با توانایی ها و استعدادهای منحصر به فرد دانشآموزان، زیر شاخه راهنمایی و هدایت تحصیلی قرار میگیرد. از طریق راهنمایی تحصیلی، توانایی ها، رغبت ها، و نیز محدودیت ها مشخص میشود و بدان وسیله به فرد کمک میشود تا تصمیم های معقولتر و واقعیتری اتّخاذ کند و به تأمین زندگی سالم، توفیق یابد
با راهنمایی تحصیلی که خدمتی تربیتی است، به دانش آموزان کمک میشود تا خویشتن را در همه ابعاد وجودی بشناسند . از طریق راهنمایی تحصیلی، نیل به اهداف آموزش و پرورش تسهیل و تسریع و شناخت استعدادها و علایق دانشآموزان ممکن و برقراری ارتباط سازنده و مؤثر با محیط، میسر می گردد.
هر چند در راهنمایی تحصیلی بر تواناییهای فرد تأکید میشود ولی هرگز محدودیت ها از نظر دور نمیمانند
. راهنمایی و مشاوره تحصیلی توسط راهنمای تحصیلی (معلّم راهنما) و در برخی مدارس توسط مشاوران تحصیلی انجام میشود- از آنجا که مشاوره تحصیلی بیشتر بر جنبه تخصّصی و کمک به حل مشکلات پس از وقوع آنها دلالت دارد و راهنمایی تحصیلی بر کمک رسانی در راستای پیش گیری از وقوع مشکلات و راهنمایی سنجیده به دانشآموزان است، لذا بهتر است همان گونه که جامعهی تعلیمات اسلامی توصیه کرده است، نام مشاوران تحصیلی به راهنمایان تحصیلی یا معلّمان راهنما تغییر یابد .
راهنمایی یعنی کمک منظم و سنجیده به فرد تا او بتواند توانایی ها و محدودیت هایش را بشناسد و در نهایت در زمینه مورد علاقه اش، تصمیم درست و مناسبی بگیرد و از امکانات موجود خود بیشترین بهره را ببرد
یکی از اهداف تأسیس دورهی راهنمایی تحصیلی، شناخت استعدادها و رغبتهای دانشآموزان و نیازهای شغلی جامعه و راهنمایی آنان به انتخاب رشته یا شاخه تحصیلی مناسب- بر اساس استعداد و علاقه آنان و نه حتّی امکانات و نیاز کشور- در دوره متوسطه است و نامگذاری این دورهی تحصیلی به این نام، اهمیت و هدف اصلی این دوره آموزشی را در آموزش و پرورش کشور نشان میدهد. در دورهی راهنمایی، فعالیت راهنمایی تحصیلی جزء جداییناپذیر برنامههای تعلیم و تربیت آموزش و پرورش میباشد
متأسفانه اکنون استعداد دانشآموزان، در دورهی راهنمایی تحصیلی شناخته نمیشوند تا زمینه و بستر مناسبی در راستای هدایت تحصیلی درست و دقیق آنان در دبیرستان باشد. از طرف دیگر، انتخاب شغل دارای اهمیت خاصی در زندگی انسان است و زمینه انتخاب شغل هم چیزی جز انتخاب رشته تحصیلی نیست، لذا انتخاب درست و دقیق رشتهی تحصیلی امری مهم به شمار میرود.
به نظر فرانک پارسونز (1909)- بنیانگذار نهضت راهنمایی شغلی در آمریکا- راهنمایی شغلی، کمک به فرد است تا شغل مناسبی را انتخاب کند و باید از دوران تحصیلی آغاز شود و سه مرحله دارد:
اول: شناخت تواناییها
دوم: شناخت خصوصیات مشاغل
سوم: برقراری سازش منطقی تواناییها با خصوصیات شغلی.
پس راهنمایان تحصیلی در مدارس باید دانشآموزان را در شناسایی و تجزیه و تحلیل تواناییها، رغبتها و خلق و خوی خود یاری کند، همچنین آنان را با خصوصیات و شرایط احراز مشاغل و آینده هر یک از رشتههای شغلی آشنا سازد و نیز به دانشآموزان کمک کنند تا ویژگیهای خود را با خصوصیات و شرایط احراز شغل مقایسه کنند
وجود تفاوت بین انسانها در زمینه های هوش، استعداد، رغبت و شخصیت، راهنمای شغلی را در جامعه ضرورت میبخشد و تحقق گفتههای "باید کار را به کاردان سپرد" و "هر کسی را بهر کاری ساختند"، ممکن میشود. به نظر افلاطون اگر هر فردی به اشتغال در شغلی بپردازد که با طبیعت او سازگار است، علاوه بر آنکه به آرامش و رضایت روحی دست مییابد، همهی کارها در حد اعلای کیفیت و کمیت و با سرعت و سهولت به انجام می رسد
امروزه مشاغل تخصّصی شدهاند و تحصیل، زمینه ساز شغل شده است. اگر رشته تحصیلی انتخاب شده، منطبق با نوع هوش و نوع استعداد افراد باشد، قطعا موفقتر خواهد بود و در غیر اینصورت رشته تحصیلی که مغایر با توانمندی فرد باشد، سبب دلسردی او از ادامهی تحصیل و شغل و نهایتا زندگی میشود. در جوامع صنعتی و رشدیافته رغبتها، تواناییها، استعدادهای افراد و نیازهای شغلی جامعه، تعیین کننده شغل آینده انسان است.
شناسایی کامل خصوصیات فردی و بررسی نیازهای شغلی جامعه که مبنای انتخابی صحیح هستند، از طریق راهنمای تحصیلی و شغلی میسر میگردند. از آنجا که نظریه هوش چندگانه گاردنرمجموعهای متنوع و نسبتاً کامل از توانایی ها و قابلیت ها را میسنجد و تا حدودی زمینه شغلی مناسب را مشخص میکند ، در این پژوهش سعی شده است که از آن به بهترین شکل استفاده شود.
خانواده باید مکانی باشد که فرد در آن احساس ایمنی کرده، حق داشته باشد که منطبق با علایق، استعدادها و هوش و توانایی های ویژه خود و با تکیه بر نقاط قوت خود با مشکلات رو به رو شود و با کمترین تشویش واضطراب نقاط ضعف خود را اصلاح نموده، رفتارهای نامناسب خود را تغییر دهد . دادن این فراشناخت به دانشآموزان، والدین و معلّمان، نوعی آماده کردن دانشآموزان، فضای خانواده و مدرسه برای پذیرش و پیگیری توانایی های دانشآموزان و نوعی فرهنگ سازی محسوب میشود. باتوجه به مسایل فوق، نتایج حاصل از این تحقیق حائز اهمیت بوده، قادر است گامی در راستای این فرهنگ سازی بردارد.