رویدادهای عمومی

تدبر ۱۴


خلاصه :

آیه منتخب جزء۱۴ به همراه بحث خوف و رجاء که حتما پیشنهاد میشه بخونید

بسم االله

سلام؛

آیه 49 50 سوره حجر که خیلی زیبا بحث خوف و رجاء 

یا به فارسی طورش میشه بحث ترس و امیدواری از خدا رو کنار هم قرار میده

بریم ببینیم روزی امروزمون چیه؛

 

اول از همه بریم سراغ شأن نزول این آیه 

عبدالله ابن زبیر گوید: رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم بر عده اى از اصحاب گذشت در حالى که آن‌ها مى خندیدند، فرمود: آیا شما مى خندید در حالتى که بهشت و جهنم در مقابل شما است؟ سپس این آیات نازل گردید.

و نیز مردى از اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله گوید: پیامبر بر ما وارد گردید در حالتى که مى خندیدیم، فرمود: نبینم شما را که مى خندید، سپس برگشت. پس از اندکى دوباره به طرف ما آمد و فرمود: موقعى که از نزد شما برگشتم چند قدمى نرفته بودم که جبرئیل آمد و به من گفت: یا محمد خداوند می‌فرماید چرا بندگان ما را مأیوس می‌کنى؟ سپس این آیات را نازل کرد

 

خب آقای قرائتی نکات مهم این آیه رو به ما میگین

 

1- رحمت الهى، بزرگ‌ترين و بهترين پيام است. «نبى‌ء» «نبأ» به خبر مهم گفته مى‌شود

2- گنهكاران نيز بنده خدا هستند. «عِبادِي»

3- در لطف او شك و ترديدى به خود راه ندهيد. «أَنِّي أَنَا»

4- بخشندگى او همراه با لطف و مهربانى است، نه تنها مى‌بخشد لطف هم مى‌كند. «الْغَفُورُ الرَّحِيمُ»

5- بخشش و لطف الهى، عميق وپى‌درپى است. «الْغَفُورُ الرَّحِيمُ» (قالب غفور و رحيم، نشانه‌ى عمق و تكرار است)

6- لطف و رحمت الهى بر غضبش مقدّم است. «أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِيمُ وَ أَنَّ عَذابِي»

7- به رحمت الهى مغرور نشويم، چرا كه عذابش دردناك است. «الْغَفُورُ الرَّحِيمُ‌- الْعَذابُ الْأَلِيمُ»

 

خب رفقا با توجه به اینکه  در این دوآیه بحث خوف و رجاء هم مطرح میشه 

بریم ببینیم این دوتا مفهوم یعنی چی و اصلا برا چی باید باشه و خلاصه کلا یعنی چی

 

خب اولش تعریف مفهومش

رجا در لغت یعنی امیدواری

که در مقابل یاس قرار می‌گیرد و در اصطلاح یعنی انسان به تحقق یافتن امرى مطلوب كه یقین دارد یا احتمال مى دهد در آینده به وقوع مى پیوندد، امید داشته باشد.

در مقابل خوف در لغت به معنای ترس بوده

و در اصطلاح به معنى این است كه انسان از تحقق یافتن امرى نامطلوب كه یقین دارد یا احتمال مى دهد در آینده به وقوع بپیوندد، ترس و واهمه داشته باشد.

 

خب حالا ببینیم اصلا چرا خوف و رجاء؟

از جمله فضائل مهم اخلاقى كه در زندگى انسان نقش بسیارى ایفا مى كند مسئله «خوف» و «رجاء» یا ترس و امید است.

آدمی بایستى از خداوند و عظمت كبریائى او و نیز از پیامدهاى پرونده عملكرد خویش ترس داشته و همچنین با در نظر گرفتن رحمت گسترده الهى به الطاف واسعه وى امیدوار باشند.

همراه بودن صفت ترس و امید در زندگى عملى افراد مؤمن نقش تعیین كننده اى دارد.

ترس از خداوند افزون بر این كه از كمالات معنوى مى باشد سرچشمه بسیارى از فضایل انسانى، اصلاح نفسانى و سبب علاج امراض روحى است. خداوند آدمى را نیازمند به تغذیه، امنیت، تعلق داشتن به هم نوعان و... آفریده است ولى مهم ترین نیاز هر فرد، امید است. جهان تجلى آرزوهاست؛ ساخت و سازهاى مدرن، به وجود آمدن تكنولوژى عظیم و... ارمغان امیدهاست؛ چنان كه ناامیدى موجب قطع ریشه زندگى و در اغلب موارد مایه خودكشى یا انزواى اجتماعى است. امید است كه كشاورز را به بذرافشانى و آبیارى... وامى دارد، دانش پژوه را به تحمل رنج ها و مادران را به بچه دارى و فرزندنوازى رهنمون مى شود.

 

خب آقا تا اینجا درست ولی حدش کجاست 

یعنی ما چه قدر باید امیدوار به رحمت خدا باشیم

و چه قدر باید ترس داشته باشیم؟

خوف و رجاء امرى نسبی و دارای مراتبی است و حد نصابى دارد كه حداقل مرتبه آن را باید مؤمن داشته باشد.

اگر امید انسان به رحمت خداوند به گونه اى باشد كه فكر كند كارهاى او دیگر دخالتى در آن ندارد و آن قدر رحمت خدا واسع است كه همه را مى آمرزد، باعث مى شود تا انسان گستاخ شود و از ارتكاب

گناهان باكى نداشته باشد. زیرا خداوند از روى اعمال خود افراد، آن ها را مى آمرزد و به بهشت مى برد و یا عذاب نموده و به جهنم مى برد.

بنابراین، داشتن مرتبه اى از خوف كه مانع از گناه مى شود و نیز حدى از رجاء كه موجب انجام اعمال خوب مى گردد، لازم است.

 

 و سوال آخر اینکه میگن آقا باید این دوتا باهم باشه و توازن داشته باشه یعنی چی و چه لزومی داره؟

 

دانشمندان علم اخلاق مى گویند: بیم و امید از خداوند، دو بال تكامل مؤمن هستند. همان گونه كه پرنده با دو بال پرواز مى كند؛ در صورتى كه تعادل بال ها محفوظ باشند مؤمن نیز با بال هاى ترس و امید به لقاء الهى مى رسد. در آیاتی این دو حالت در کنار هم آورده شده است 

«يَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَيَرْجُو رَحْمَةَ رَبِّهِ»

حضرت على علیه السلام فرمودند: «خیرُ الاعمال اعتدال الرجاء والخوف؛ بهترین كارها، تساوی بین خوف و رجانسبت به خداوند است».

در امور معنوى توازن ترس و امید، ضامن رشد و تكامل به سوى كردگار است. غلبه ترس بر امید، آدمى را به نومیدى و نیستى مى كشاند چنان كه سنگینى امید بر ترس از پروردگار نیز او را به غرور و غفلت مى كشاند؛ در نتیجه سبب در جا زدن و مانع سیر تكاملى آدمى خواهد شد. بندگان خاص بیم و امید را در كنار هم دارند و خدا را با خوف وطمع مى خوانند:

«يَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفًا وَطَمَعًا».

امام صادق علیه‌السلام در بخشى از وصیتنامه خود به ابن ‌جندب، نجات یافتگان از عذاب الهى را كسانى معرفى مى كند كه خوف و رجاء حقیقى متعادل در دل هایشان وجود دارد:

«یهلك المتكل على عمله... قلت فمن ینجو؟ قال الذینهم بین الرجاء والخوف...؛

كسى كه به اعمال خود (اعمال خوب) تکیه نموده است به هلاكت مى رسد و كسى هم كه به امید رحمت خداوند بر انجام گناهان جرات پیدا مى كند نجات نخواهد یافت. (ابن جندب) سؤال كرد پس چه كسى نجات پیدا مى كند؟ حضرت فرمودند: كسانى كه حالشان میان خوف و رجاء باشد.

یعنى نه خوف شان آن چنان است كه از آمرزش گناهانشان ناامید باشند و نه رجاءشان آن چنان است كه جرات ارتكاب گناه را داشته باشند؛ هم شوق به ثواب در دل هایشان وجود دارد و هم خوف از عذاب.

 

خب ایشالا که استفاده کرده باشیم و حالمون همیشه بین خوف و رجا  خداوند باشه

اگه سوالی چیزی بود بپرسین که حقیر از اساتید بپرسم و بگم خدمتتون

 

 

یاعلی...

برای درج دیدگاه باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

پسران

دختران