معرفی

درباره

دبیرستان دوره دوم

میزان


خلاصه :

در میزان ، دانش‌­آموزان باید تک تک مطالب را به طور کامل بفهمند تا وارد مطلب بعدی شوند، لذا کیفیت یادگیری فدای کمیت آن نمی­شود.

باسمه تعالی ذکره

راه و روش ارتباط اولیا با ما

تلفن: ۶۶۵۲۲۶۰۰

آدرس: تهران، میدان شهید تیموری، به سمت اتوبان شهید شیخ فضل الله، کوچه گلنار

روش میــزان در دبیرستان

 

فراگیری دروس مبتنی بر تلاش دانش‌آموز است.

بر این اساس تدریس مستقیم دروس از معلمین به دانش‌آموزان به حداقل ممکن رسیده و سوگیری مدرسه، به سمت یادگیری اکتشافی است. در این روش، دانش‌آموزان از منابع پیش‌بینی شده (و یا هر منبع دلخواه) مطالب درسی را فراگرفته، از طرف معلمین به صور مختلف (کتبی، شفاهی، پروژه و ...) و عمدتا به صورت فردی، مورد راهنمایی، مباحثه و ارزیابی قرار می‌‌گیرد.

(این حیطه از روش میزان با صورتی دیگر، به عنوان روش یادگیری معکوس نیز معرفی شده است.)

نتایـج

با برانگیخته شدن حس کنجکاوی، دانش‌آموز به دنبال مطالب علمی رفته، کشف مطالب به واسطه تلاش خود دانش‌آموز حاصل شده، لذا لذت یادگیری در او شکل می‌گیرد. (یادگیری به جای یاددهی) این تلاش برای یادگیری به هر شکل ممکن و دلخواه می‌تواند صورت گیرد. در صورتی که در روش‌های متداول، یاددهی معلم محور کار است و بر اساس آن یادگیری به سختی انجام می‌‌گیرد، گرچه شاید یاداندوزی (به معنی انباشت اطلاعات) در حافظه به خوبی شکل گیرد!

از آن جهت که در این روش فعال بودن دانش‌آموز در یادگیری اهمیت دارد، نشاط و خلاقیت بیشتری برای او ایجاد خواهد شد. در روشهای متداول، دانش‌آموز منفعل است و سعی می‌کند مطالب القاء شده توسط دبیران را در حافظه خود حفظ کند و به نوعی کار حتی برای دانش‌آموزانی که می‌خواهند بر مطالب علمی مسلط شوند نیز سخت می‌شود.

معلم در این روش هدایت‌گر تلاش‌های فردی یا گروهی دانش‌آموزان است و تنها یک القا کننده (هر چند قوی و توانا) نیست.

با توجه به این که دانش‌آموزان باید تک تک مطالب را به طور کامل بفهمند تا وارد مطلب بعدی شوند، لذا کیفیت یادگیری فدای کمیت آن نمی‌‌شود.

با عنایت به حاکم بودن جو اعتماد عمومی، موقعیت‌های تنش‌زا بین معلم و دانش‌آموز و مدرسه کاهش می‌یابد.

با توجه به ارتباط فرد به فرد دانش‌آ‌موزان با معلمین در این روش، هر دانش‌آموز (نه یک کلاس) برای معلم یک پروژه است. بنابراین بستر بسیار مناسب برای توجه به تفاوت‌های فردی دانش‌‌آموزان ایجاد شده است.

به علت توجه ویژه به تفاوت‌های فردی دانش‌آموزان، هر کس متناسب با استعداد و توانایی خود می‌تواند نسبت به دیگری، جلوتر یا عقب‌تر باشد. در حالی که در مدارس دیگر، هم دانش‌آموز قوی محدود است، هم دانش‌آموز متوسط بی‌رغبت و هم دانش‌آموز ضعیف سرخورده.

بدیهی است با توجه به وجود تفاوت‌های فردی در آفرینش خداوند متعال، رتبه‌بندی و مقایسه‌های متداول امری غیرمنطقی و مشکل‌ساز است. زیرا در این نوع مقایسه‌ها بدون در نظر گرفتن مقدار تلاش و زحمت افراد فقط به نتیجه اتکا می‌شود، که نتیجه تنها محصول تلاش آنها نیست بلکه هوش خدادادی افراد نیز در آن تاثیر بسزایی دارد. بنابراین دانش‌آموزان قوی‌تر انگیزه‌ای کافی برای تلاش بیشتر ندارند و دانش‌آموزان ضعیف‌تر محکوم به عقب ماندگی و استضعاف ... اما در روش میزان، رتبه بندی و مقایسه افراد به حداقل ممکن رسیده و اگر هم مقایسه‌ای برقرار است، طوری طراحی و اعلان می‌شود که اولا مبنای آن مقدار تلاش افراد در هفته ، ماه یا سال گذشته باشد و ثانیا مقایسه هر فرد با خودش باشد و ثالثا در صورت اعلام عمومی، فقط برترین‌های تلاش اعلام می‌شوند.

در این روش آرامش روانی دانش‌اموزان افزایش یافته و استرس که یکی از چالش‌های بزرگ تعلیم و تربیت در مدارس دیگر است، کاهش یافت. در این روش، نگرانی‌های دانش‌آموز ناشی از مسئولیت‌پذیری و برآمده از وجدان درونی اوست. (نه عوامل بیرونی)

با توجه به تنوع سلایق و استعدادهای دانش‌آموزان، سمت و سوی یادگیری‌ها به سمت تنوع پیش می‌رود. این تنوع در منابع ، روش ارائه، روش یادگیری (دیداری، شنیداری و ...) و توزیع دروس در برنامه شخصی خود و ... می‌باشد.

در این روش، امکان آموزنده بودن دانش‌آموزان برای سایرین بسیار تسهیل شده است. نتیجه مستقیم این امر بالا رفتن عمق یادگیری مطالب و افزایش احساس مسئولیت نسبت به سایرین، همچنین بالا رفتن مهارت تعامل مثبت با دیگران است. در صورتی که در روش‌های متداول این مهارت‌ها کمتر امکان بروز پیدا می‌کند.

خودباوری و اتکا به نفس در دانش‌آموز برای فراگیری علوم و مهارت‌های ضروری ایجاد می‌شود. این امکان در مدارس با شیوه معمول کمتر فراهم است.

با توجه به مطالب مذکور دانش‌آموز مهارت دانش‌آموختن در شرایط متفاوت، فارغ از مکان، زمان، سن و ... را فرا‌ می‌گیرد. لذا با توجه به شرایط ایجاد شده، دانش‌آموز یادگیرنده مادام العمر خواهد شد.

با توجه به گسترش روزافزون رشته‌ها و علوم دانشگاهی، خاصیت مدرک کمتر شده و روز به روز کمرنگ‌تر خواهد شد، لذا آینده از آنِ کسانی است که مهارت کافی در استفاده از تخصص خود را داشته باشند و در این روش بهترین بستر برای این امر محقق شده است.

با توجه به گسترش سریع تکنولوژی و اهمیت یافتن فناوری‌های مجازی در زندگی بشر آینده، به تدریج اتکا به معلم به شیوه روش‌های متداول و معمول، کمتر خواهد شد و این در حالی است که روش میزان موانع حضور در عرصه تعلیم و تربیت نوین را برطرف می‌کند.

پرسش‌های متداول

آیا در این روش قدرت یادگیری شنیداری دانش‌آموز کم نمی‌شود؟

واضح است تدریس متکی به مربی ـ که در روش‌های متداول مرسوم است ـ به مرور قدرت تعلم و یادگیری را در دانش‌آموزان کم کرده است و با تقویت تدریس شنیداری صرف، قدرت استدلال و تفکر تدریجاً کمتر خواهد شد، زیرا دانش‌آموز کاملاً منفعل است. بنابراین در روش میزان کلاس درس به شیوه معمول و سنتی منتفی شده است. حال آنکه در روش میزان کرسی‌های علمی (با عنوان کرسی مباحثه) با حضور دبیران مجرب، به صورت حداقلی برقرار است. لذا دانش‌آموزانی که قدرت حافظه شنیداری بالایی دارند، می‌توانند از این امکان در کنار سایر منابع، با انتخاب و اختیار خود، استفاده کنند. در ضمن این نکته نیز مغفول نماند که حافظه شنیداری حربه موثر در تذکر و یادآوری مطالب قبلی است و تاثیر بسیار کمتری در یادگیری دانش‌آموز دارد.

آیا روش میزان برای افرادی که تمرکز بالایی ندارند، نیز بازدهی لازم را دارد؟

از آنجا که قدرت تمرکز بالا، یک مهارت است، در روش میزان تلاش مربیان و مشاوران بر آن است که این مهارت در دانش‌آموزان در شرایط محیطی مختلف نهادینه شود. چرا که با ورود به دانشگاه و در مواجهه با جامعه و مشکلات پس از آن، مهارت تمرکز بالا در عین تعدد امور برای رسیدن به اهداف والا، یک امر غیر قابل انکار است. حال آنکه در روش میزان بستر مناسب برای ایجاد شرایط خاص برای این افراد مهیا می‌شود.

با توجه به جو عمومی جامعه و دانشگاه که عمدتاً مبتنی بر تدریس مستقیم و ارائه به صورت سخنرانی است، آیا تحمل و توانایی دانش‌‌آموزان در استفاده از این شیوه‌ها - خصوصا در مدت زمان طولانی – در محیط‌‌های غیر از میزان کم نمی‌شود؟

اولا این نکته یکی از مهمترین برکات روش میزان است که دانش‌آموز در فرآیند یادگیری فعال است، نه منفعل ! لذا ایشان نمی‌تواند در مدت زمان طولانی منفعل باشد!  ثانیاً عرض شد که امکان بهره‌مندی از کرسی‌های مباحثه برای دانش‌آموزان علاقه‌مند برقرار است و ثالثاً با توجه به عدم وجود شرایط تحمیلی از قبیل زنگ و ... گاهی دیده می‌شود دانش‌آموزان مدتها در حال مطالعه و یا استفاده از سایر منابع دیداری، شنیداری و ... است. اصل ایجاد انگیزه و حرکت در دانش‌آموزان است که در این صورت گذر زمان در قبال شنیدن مطالب از استاد و فهم دقیق آن حس نمی‌شود.

آیا سرعت یادگیری در این روش کُند نیست؟

یادگیری وقتی محقق می‌‌شود که فرد بتواند فعالانه برای به خاطر سپردن و درک عمیق وقت بگذارد و لذا تدریس معلم به تنهایی کفایت نمی‌‌کند و در کنار تدریس زمان بیشتری باید برای تسلط بر مطلب زمان صرف کند. بنابراین وقتی که در کلاس سپری می‌‌شود به علاوه‌ی وقت یادگیری، زمان بیشتری از روش میزان ـ که از ابتدا فعالانه عمل می‌کند ـ خواهد گرفت. به این نکته نیز توجه شود که در تدریس مستقیم، اگر هم سرعت بیشتر باشد اما یادداری به مراتب از روش میزان کمتر است. یعنی سرعت تدریس فدای تفهیم مطالب می‌شود. در ضمن شاید در ابتدای امر سرعت یادگیری دانش‌آموز به نظر کند می‌رسد، لیکن یادگیری عمیق مفاهیم مبنایی و اولیه که همراه با آزادی و اختیار و در عین حال با تحریک حس کنجکاوی همراه است، به مراتب دانش‌آموز را در یادگیری و به کار بستن مباحث ثانویه، سریع‌تر و توامندتر از حالت تدریس مستقیم خواهد کرد. به بیان دیگر اینرسی بالای یادگیری مطالب مبنایی، خود باعث تامل و تفکر و در نتیجه تعمیق مطالب در ذهن دانش‌آموز می‌شود.

با عنایت به این که انگیزه‌های درونی به مراتب سودمندتر از انگیزه‌های بیرونی در روش‌های سنتی است (نمره، توبیخ و ...) اما آیا در این روش دانش‌آموزان بی‌انگیزه دچار مشکل نمی‌‌شوند؟ چه روش‌هایی برای ایجاد انگیره در این افراد به کار می‌رود ؟

انگیزش‌های بیرونی مثل نمره و توبیخ و ... راه حل‌های کوتاه مدت و موقت و عمدتا در دراز مدت مخرب است ، چراکه انگیزه امری درونی است و متاسفانه در روش‌‌های متداول، با محرک‌های کاذب بیرونی انگیزه‌های افراد را تخریب می‌کنند. در صورتی که در روش میزان امکان برنگیختن انگیزش‌های درونی متنوع و مطابق با شخصیت‌های مختلف قابل تحقق است. انگیزه‌هایی از قبیل : تحریک حس کنجکاوی، آینده نگری، ایجاد احساس نیاز، بلندپروازی، بها دادن به حس استقلال طلبی، انگیزش‌های عقیدتی و مذهبی، بهادادن به استعدادهای واقعی و نهفته افراد، انطباق توقعات با توانایی‌های افراد، شناسایی و برطرف کردن اعتیادهای زیستی یا رفتاری دانش‌آموز، شناسایی و برطرف کردن اختلالات یادگیری و... جالب است که در روش میزان از همان هفته‌های ابتدایی سال تحصیلی بی‌‌انگیزگی افراد مشخص شده، مشاوران و معلمین راهنما می‌‌توانند با دقت و در زمان بیشتر به دانش‌آموزان کمک رسانده و آنها را هدایت تحصیلی نمایند.

آیا در این روش واریانس و پراکندگی دانش‌آموزان بیشتر نمی‌‌شود؟

اولاً این نکته هنوز قابل بررسی است . چراکه در دو سال اجرای روش میزان در دبیرستان این امر قابل مناقشه و بررسی است. البته با وجود قدرت آزادی و انتخاب و برداشته شدن محدودیت‌ها ممکن است پراکندگی دانش‌آموزان بیشتر شود. لیکن این امر یک فرصت مناسب است. جالب آن که در روش میزان غربالگری مناسب و منطبق با استعدادها و علایق افراد به خوبی صورت می‌گیرد.( به عنوان مثال در سال ۹۴-۹۵ تعدادی از دانش‌آموزان با تغییر رشته مناسب و یا حتی مجاب به ادامه تحصیل در هنرستان شدند)

آیا در این روش توفیقات دانش‌آموزان در امتحانات هماهنگ مثل امتحان نهایی، کنکور، المپیاد و... کم نمی‌شود؟

اولاً در طبعاً جواب منفی است. وقتی دانش‌آموزان به میل خود در کرسی‌ها حاضر شده، مفاهیم علمی را تک به تک به دبیران تحویل داده و فرآیندهای پیش بینی شده از قبیل آزمون‌‌های یادآوری و تست‌ها و ... که قبلاً توسط دبیران طراحی و در دفترچه مفاهیم گنجانده شده است، چه دلیلی برای عدم موفقیت در امتحانات فوق قابل تصور است!؟

برای درج دیدگاه باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

پسران

دختران