آموزش

درس هایی از خیام

رباعی از خیام

نادانی فرد نسبت به چیز هایی که نمی داند


خلاصه :

درسی از خیام +نظر سنجی

باسمه تعالی
رباعی از خیام                                                                  نویسنده:محمدجوادعلایی
شعر رباعی:
هرگز دل من زعلم محروم نشد                      کم ماند اسرار که معلوم نشد
هفتاد و دو سال فکر کردم شب و روز             معلوم شد که هیچ معلوم نشد
معنی:خیام در ابتدا می گوید که بنده به قدری غرق علم شده بودم که هیچ گاه روز و شبی پیش نمی آمد که من درباره علوم تحقیق و تحقق نداشته باشم و من هروز به دنبال کشف های تازه و یاد گیری بودم و فکر می کردم که اسرار و رازهای کمی مانده من به آن ها نرسیدم.
اما بایک تلنگر متوجه شدم که دراین هفتادو دو سال یادگیری(مقدار زمان یادگیری خیام مثلا از سن 8 سالگی تا آن زمانش به دنبال علم بوده) و تلاش شبانه روزی ام متوجه شدم که آنچه یادگرفتم کمتر از آنچه که یاد نگرفتم و متوجه نادانی خودم شدم
نتیجه:هرگاه شما علمی آموختید سریع مغرور نشوید که چقدر بلدید بلکه کمی فکر کنید که اگرمن این علم را متوجه شدم نسبت به بعضی ها بسیار نادانم (مثلا علوم معلمان.دانشمندان.دیگران و....) و چیز های زیادی است که یاد نگرفتید
باتشکر 

smiley

لطفا در نظر سنجی شرکت کنید و نظر خود را درباره مطلب بگویید
باتشکر

برای ویرایش باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

برای درج پاسخ باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

برای ویرایش باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

برای درج پاسخ باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

۳ سال پیش
آفرين

برای ویرایش باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

برای درج پاسخ باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

۳ سال پیش
بسیار خوب . مصرع چهارم اینطوری درست تره:
معلومم شدکه هیچ معلوم نشد

برای ویرایش باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

برای درج پاسخ باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

برای درج دیدگاه باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

پسران

دختران