دلنوشت

شهید بهشتی


خلاصه :

شهید بهشتی

کوشش‌ها پس از بازگشت تا انقلاب[ویرایش]

بهشتی در مراسم تحلیف ابوالحسن بنی صدر

انقلاب ۱۳۵۷ ایران

1979 Iranian Revolution.jpg


پیش‌زمینه و علل

شعارها

نام‌ها

روابط خمینی و آمریکا


گسترش

چهره‌های اصلی انقلاب


گسترش

احزاب و جریان‌ها


گسترش

نهادهای انقلابی


گسترش

رویدادهای مرتبط


گسترش

مکاتب انقلاب


 

پس از بازگشت به ایران، دوباره در آموزش و پرورش مشغول به کار شد و سپس به عنوان کارشناس ارشد در کتاب‌های علوم دینی در سازمان تدوین کتاب‌های درسی ایران اشتغال داشت و به همراه محمد جواد باهنر به گردآوری کتاب‌های درسی برای مدرسه‌ها پرداخت. وی همچنین از سوی وزارت فرهنگ به مأموریت‌هایی، از جمله به آبادان، فرستاده شد.[۲۰][۲۱] علاوه بر آن در کنار کارهای علمی و تکمیل کتاب‌های در دست نگارشش و کارهای حوزه، جلسه‌های تفسیر قرآن را در «مکتب قرآن» برگزار می‌کرد که دختران و پسران جوان در آن شرکت می‌کردند. نیز در مناسبت‌های گوناگون به سخنرانی می‌پرداخت. در فروردین ۱۳۵۴ به اتهام اقدام علیه امنیت ملی بازداشت شد و چند روزی را در زندان کمیته مشترک ضدخرابکاری گذراند.[۲۲] پس از آن دیگر جلسات تفسیر ادامه نیافت. از سال ۱۳۵۵ در تلاش‌هایی برای ایجاد هسته‌های تشکیلاتی شرکت داشت که به ایجاد جامعه روحانیت مبارز انجامید. از سال ۱۳۵۶ با اوج‌گیری انقلاب بر دامنهٔ کوشش‌هایش افزود. در بهار ۱۳۵۷ سفری به اروپا و آمریکا داشت. هدف او در این سفر دیدار با دانشجویان و استادان دانشگاه و هماهنگی حرکت‌های سیاسی گروه‌های باورمند به رهبری روح‌الله خمینی بود. پس از سفر خمینی به فرانسه نیز برای دیدار با او به پاریس رفت. در عاشورای ۱۳۵۷ پس از سخنرانیش بازداشت شد و مدت کوتاهی را در زندان اوین و کمیتهٔ مرکزی بود.[۲۳]

پس از انقلاب ۱۳۵۷[ویرایش]

با پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ او دبیر شورای انقلاب بود. به دلیل باور نیرومند به کار حزبی در ۲۹ اسفند ۱۳۵۷ حزب جمهوری اسلامی را به همراه سید عبدالکریم موسوی اردبیلی، اکبر هاشمی رفسنجانی، سید علی خامنه‌ای و محمد جواد باهنر بنیان کرد که به زودی به مخالفان سرسخت رئیس‌جمهور ابوالحسن بنی صدر تبدیل شد.[۲۴] بهشتی در انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی شرکت کرد و برای تدوین قانون اساسی انتخاب شد.

در ۴ اسفند ۱۳۵۸ به دستور روح‌الله خمینی، ریاست دیوان عالی کشور یعنی بلندپایه‌ترین مقام قضایی در آن زمان را بر عهده گرفت و تا زمان ترور شدنش در این سمت بود.[۲۵] ۲۲ اسفند ۱۳۵۹ در نامه‌ای به سید روح‌الله خمینی با اشاره به حمایت‌های وی از بنی‌صدر اینگونه نوشت: «اگر اداره جمهوری اسلامی به وسیله صاحبان بینش دوم (بنی صدر) را در این مقطع اصلح می‌دانید، ما به همان کارهای طلبگی خویش بپردازیم و بیش از این شاهد تلف شدن نیروها در جریان این دوگانگی فرساینده نباشیم.»[۲۶]

در ۲ تیر ماه ۱۳۶۰، پس از برکناری ابوالحسن بنی‌صدر به همراه محمد علی رجایی و اکبر هاشمی رفسنجانی عضو شورای موقت ریاست جمهوری شد.

کشته‌شدن[ویرایش]

نوشتار اصلی: بمب‌گذاری در دفتر حزب جمهوری اسلامی

وی در شامگاه ۷ تیر سال ۱۳۶۰ دربمب‌گذاری در دفتر حزب جمهوری اسلامی منسوب به سازمان مجاهدین خلق ایران در حین سخنرانی در تالار حزب جمهوری اسلامی کشته شد. سازمان مجاهدین خلق تا به امروز مسئولیت این انفجار را بر عهده نگرفته و همچنین انکار نکرده‌ است.[۲۷]

جزئیات بمب‌گذاری به این شکل است که یک بمب بر ستون اصلی ساختمان حزب و یک بمب دقیقاً زیر تریبون بهشتی قرار داده شده که بعد از انفجار سقف پایین می‌آید و چندین نفر کشته و زخمی می‌شوند. بر اساس گفته خبرگزاری تسنیم یکی از جملاتی که چندین نفر به عنوان آخرین جمله بهشتی ذکر کرده‌اند، قریب به این مضمون است که بهشتی پس از چند لحظه مکث می‌گوید: «بچه‌ها بوی بهشت می‌آید، شما هم می‌فهمید بوی بهشت را؟ آیا این عطر دلنشین نیست !!!»[۲۸][منبع بهتری نیاز است]

بنابر اسناد ساواک از اعترافات وحید افراخته، او ادعا کرده است در سال 54 نیز سازمان مجاهدین خلق به دنبال ترور بهشتی بوده است. تقی شهرام معتقد بوده است چون این کار از نظر تبلیغاتی صلاح نیست، بهتر است با روش هایی چون زیر گرفتن بهشتی توسط اتومبیل این کار را انجام شود. به هر حال در سال 54 این کار توسط این سازمان عملی نمی شود.[۲۹]

برای درج دیدگاه باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.


پسران

دختران