نونهالان خانواده ها، شکوفه کرده اند...!

خلاصه :

ﻗﻠﻢ ﻫﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﻧﻮﺷﺘﻦ ﻣﺸﻖ ﻫﺎ ﻣﯽ ﺩﻭﻧﺪ ﻭ ﻣﺸﻖ ﻫﺎ چشم ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺩﺳﺘﺎﻥ ﮐﻮﭼﮏ ﺑﭽﻪ ﻫﺎیند، ﺁﺏ ﺧﻮﺭﯼ ﻫﺎ، ﺗﺸﻨﻪ ﺳﯿﺮﺍﺏ ﮐﺮﺩﻥ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﻫﺎﯼ ﺧﺎﻟﯽ ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﻭ ﻧﯿﻤﮑﺖ ﻫﺎ ﺑﯽ ﻗﺮﺍﺭ ﺣﻀﻮﺭ ﮐﺘﺎﺏ ﻫﺎ ﻭ ﮐﯿﻒ ﻫﺎ...! ﺻﺪﺍﯼ ﮔﺎﻡ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻮﭼﮏ ﺑﻪ ﮔﻮﺵ ﻣﯽ ﺭﺳﺪ؛ ﺻﺪﺍﯼ ﺷﮑﻔﺘﻦ ﻭ ﺟﻮﺍﻧﻪ ﺯﺩﻥ، ﺻﺪﺍﯼ ﺭﻭﯾﺶ ﻭ ﺭُﺳﺘﻦ، ﺻﺪﺍﯼ ﭘﺎﯼ ﺑﻬﺎﺭ، ﺻﺪﺍﯼ ﭘﺎﯼ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﻣﯽ آید…!

مهرماه، نه پیام آور پائیز که مبدأ بهار است. بهاری پربهاتر از بهار طبیعت. روزاول مهر، صبح قشنگی دارد.انگار زمین خانه ها سبز شده اند. نونهالان خانواده ها ،شکوفه کرده اند.شکوفه های مهری که بهار را چه بی صبرانه چشم به راه بوده اند .

هم آنها که همه ی دنیاشان یک دست لباس نو و یک کیف و مداد و دفتر است. در این روز، گویی هوا هم خوب تر شده است؛ از بس که باران مهربانی در آسمان مدرسه ها می بارد. مهرماه، یادآور تمام دیروزهای کودکی ماست. روزهایی که بعد از زنگ کلاس سایر بچه ها،تازه اول آشنایی ما کلاس اولی ها بود. روزهایی که به بازی و خنده گذشت...! روزهای خوب کودکی...!

خاطره انگیزترین کلاس مدرسه برای نوگلان میزانی نیز برگزار شد به امید آنکه خاطره این روز را در آینده با شادی برای دیگران بازگو کنند.

دخترانمان همراه با مادرانشان به مدرسه وارد شدند و مادران عزیز، آن ها را به دست فرشتگانی سپردند که می دانستند به اندازه خودشان و حتی بیشتر مراقب شکوفه هایشان است.

اولین برنامه برای حضور بچه ها، بازی بود. بازی هایی پر از شادی و نشاط که همراه با معلم های خوبشان و در کنار دوستانشان انجام شد. بعد از این همه سختی ها و دوری ها، جمع شدن دوباره بچه ها در کنار هم، برایشان شادی بسیاری به همراه داشت.

جلسه مادران با مدیریت محترم دبستان در حال برگزاری بود که بچه ها وارد سینما میزان شدند. کتاب " سلام بر..." را معلم برایشان می خواند، تصاویر کتاب روی پرده، نمایش داده می شد و با بچه ها گفت و گو می کردند.

بعد از پایان جلسه و نمایش، دخترانمان همراه مادرهایشان وارد کلاس اول شدند. دیوار آبی رنگ با تصاویر آبزیان مختلف و بامزه، آرامش بخش کلاس بود و فکر می کردیم که سفری به زیر اقیانوس داشته ایم.

بچه ها، هیجان زده، تمام کلاس را با دقت می نگریستند، مبادا نقطه ای از دیدشان پنهان مانده باشد؛ سپس، مشغول یک فعالیت جذاب مادر و دختری شدند. طرح ها کشیده می شد...! مقواها برش می خورد...! پولک ها روی کاغذ چسبانده می شد...!

و...

و بالاخره طرح نهایی آماده شد. پروانه ها از پیله ها بیرون آمدند و شروع به بال زدن کردند.

بال زدن در دنیای دانش...! بال زدن روی گل های دوستی و محبت...! بال زدن و بال زدن...!

حالا هر کدام از بچه ها تبدیل به یک پروانه ی زیبا شده بود و در باغچه ای با گل های کاغذی، در کنار نوشته ای که ورود آن ها را به پایه اول تبریک می گفت، می ایستادند و عکس یادگاری می گرفتند.

هنگام خداحافظی، هدیه های زیبایی که برایشان تدارک دیده شده بود، همراه با کتاب ها و بسته های مهر ماه به آن ها تحویل داده شد و با یک دنیا لبخند و شادی، و به امید فرداهایی بهتر از معلمانشان خداحافظی کردند.

و این چنین جشن شکوفه های دختران ما به ایستگاه پایانی رسید...!

....

جشن شکوفه های دبستان دخترانه ی میزان برای رعایت پروتکل های بهداشتی در قالب دو گروه و در دو روز برگزار شد.