مقالات

معرفی

کمال الدین اصفهانی

شامل: زندگی نامه آثار و ...


خلاصه :

.

کدام کمال؟ / داستانِ یک بیت

در تاریخ شعر کهن فارسی، در میان شاعران نامدار و برجسته، شهرتِ سه تن با نام یا لقبِ «کمال‌الدین» همراه بوده است که به‌تقریب هم‌روزگارِ یکدیگر بوده‌اند: «کمال‌الدین اسماعیل اصفهانی» (شاعر نیمه دوم سده هفتم و نیمه نخست سه هشتم هجری)؛ «شیخ کمال‌الدین مسعود خجندی» (شاعر و عارف سده هشتم هجری) و «کمال‌الدین ابوالعطا محمود بن علی معروف به خواجوی کرمانی» (شاعر قرن هشتم هجری).‌ از میانِ این سه سراینده بزرگ، اما آن «کمال» که حافظ در غزلِ یادشده به بیتِ او چنگ زده، همانا خلّاق‌المعانی، کمال‌الدین اسماعیل اصفهانی، است.

کمال‌الدین اسماعیل بن محمد بن عبدالرزاق اصفهانی، معروف به خلاق‌المعانی،(۵۶۸-۶۳۵ ه.ق) شاعر ایرانی نیمهٔ نخست قرن هفتم هجری، و آخرین قصیده‌سرای بزرگ ایران در اوان حمله مغول است که در گیرودار هجوم‌ها و قتل‌عام‌های آنان از میان رفت. آرامگاه وی در اصفهان خیابان کمال داخل پارک کمال واقع است.

دیوان کمال‌الدین اسماعیل به همت آقای سیاوش جعفری در گنجور در دسترس قرار گرفته است.

دیوان کمال به ترتیب زیر در گنجور بخش‌بندی شده است:

غزلیات

رباعیات

قصاید

قطعات

ترکیبات

ملحقات

مثنویات

زندگی شاعر

جمال‌الدین عبدالرزاق اصفهانی چهار فرزند و بقولی دو پسر داشت که خلاق‌المعانی سرآمد همه آنان و فرزند راستین پدر در شعر و شاعری گردید. علت اشتهار او را به خلاق‌المعانی، آن دانسته‌اند که در شعر او معانی باریک نهفته‌است که بعد از چند نوبت که مطالعه کنند ظاهر می‌شود. وی نیز مانند پدر روزگار را در مدح اکابر اصفهان و شاهان معاصر خود گذرانیده بود. از جمله ممدوحان او یکی رکن‌الدین مسعود از آل صاعد اصفهان است. دیگر از ممدوحان مشهور وی پسر محمد خوارزمشاه است. دیگر از ممدوحان مشهور کمال‌الدین اسماعیل، حسام‌الدین اردشیر پادشاه باوندی مازندران و اتابک سعد بن زنگی هستند. کمال‌الدین اسماعیل دوره وحشتناک حمله مغول را به تمامی درک کرده و به چشم خویش قتل‌عام مغول را به سال ۶۳۳ هجری قمری در اصفهان دید و در آن باب چنین گفت

کس نیست که تا بر وطن خود گرید

 

بر حالِ تباهِ مردمِ بد گرید

دی بر سر مرده‌ای دوصد شیون بود

 

امروز یکی نیست که بر صد گرید

 

 

 

 

کمال‌الدین اسماعیل دو سال بعد از حمله مغول یعنی به سال ۶۳۵ هجری قمری به دست مغولی به قتل رسید.

سبک هنری

مال‌الدین اسماعیل به استادی و مهارت درآوردن معانی دقیق شهرت وافر دارد؛ و اعتقاد ناقدان سخن بدو تا حدی بود که او را بر پدرش ترجیح نهاده و خلاق‌المعانی لقب داده‌اند. وی علاوه بر باریک‌اندیشی و دقت در خلق معانی در التزامات دشوار و تقید به آوردن ردیف‌های مشکل نیز شهرت دارد، چنان‌که بعضی از قصاید او را که به این التزامات و قیود سروده شده بعد از وی جواب نتوانستند گفت.

ز ویژگی‌های شعر او معانی دقیق و ظریف مضمر و پنهان است که باید چند نوبت مطالعه و دقت نمود تا آن‌ها را دریافت. او شاعری مداح بود ولی در لابلای مدایح نکات حکمی و زیبایی قرار می‌داد که سرایش او را بارها زیبا و زیباتر می‌نمود.

 

نمونه شعر

رسول مرگ به ناگه به من رسید فراز

 

که کوس کوچ فروکوفتند کار بساز

کمان پشت دوتا چون به زه درآوردی

 

ز خویش ناوک دلدوز حرص دور انداز

تبارک‌الله از آن میل من به روی نکو

 

تبارک‌الله از آن قصد من به زلف دراز

کنون چه گیسوی مشکین مرا چه مار سیاه

 

کنون چه شعله آتش مرا چه شمع طراز

دریغ جان گرامی که رفت در سر تن

 

دریغ روز جوانی که رفت در تک و تاز

دریغ دیده که برهم نهاد می‌باید

 

کنون که چشم به کار زمانه کردم باز

دریغ و غم که پس از شصت و اند سال ز عمر

 

به ناگهان به سفر می‌روم نه برگ و نه ساز

به صدهزار زبان گفت در رخم پیری

 

که این نه جای قرار است خیز واپرداز

برون ز کنج قناعت منه تو پای طلب

 

که مرغ خانگی ایمن بود ز چنگل باز

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

کمال‌الدین در ادبیات عثمانی

کمال‌الدین اسماعیل در ادبیات ترکی عثمانی به‌خوبی شناخته‌شده‌است. در ادبیات عثمانی که کاملاً تحت تأثیر ادب فارسی بود از کمال الگوی بسیار مناسبی برداشت کرده بودند. در شعر عثمانی هم حتی بارها نام او آمده‌است. مثلاً نفعی شاعر دربار عثمانی از او چنین یاد کرده‌است:

  • Harfidir mecmu'a-i esrar-i divan-i Kemal
  • noktasidir muhr-e dag-i derun-i Enveri

ترجمهٔ فارسی:

  • حرفش همی مجموعهٔ اسرار دیوان کمال است.
  • نقطه اش هم مهر داغ اندرون انوری ست

 

پسری شاعر؛ پدری شاعر

استاد کمال‌الدین اسماعیل اصفهانی، پسرِ دیگر شاعرِ نامدارِ دیار سپاهان، استاد جمال‌الدین محمد عبدالرّزاق اصفهانی است؛ شاعری که ترجیع‌بند معروفش در ستایش حضرت پیغامبر اکرم (ص) شاهکاری است

شاعری که او را «خلّاق المعانی» لقب داده‌اند

تاریخ میلاد کمال‌الدین اسماعیل را براساس اشاره‌اش به بیست سالگیِ خود در قصیده‌ای که به مناسبت وفات پدرش سروده است (وی پدرش را در سال ۵۸۸ هجری از دست داده بوده است)، سال ۵۶۸ هجری تعیین کرده‌اند

در شاعری اما کمال نیز همچون پدرش شاعری است، قصیده‌گو و نیز غزل‌سرا. روان‌شاد استاد ذبیح‌الله صفا، محقق نامدار زبان و ادبیات فارسی، استاد کمال‌الدین اسماعیل را آخرین قصیده‌سرای بزرگ ایران تا ابتدای هجومِ وحشیانِ مغول به سرزمین ایران معرفی کرده است و درباره شعر وی نوشته است: «کمال‌الدین اسماعیل به ‌استادی و مهارت در آوردنِ معانی دقیق شهرت وافر دارد و اعتقاد ناقدانِ سخن بدو تاحدی بود که او را بر پدرش ترجیح نهاده و «خلّاق المعانی» لقب داده‌اند».

 

۹۴ بار تکرار واژه «موی» در یک قصیده!

یکی از ویژگی‌های شعریِ شاعران سده ‌ششم و اوایل قرن هفتم، تکلّف‌های اختیاری شاعرانه همچون آوردنِ ردیف‌های دشوار و نیز به کارگیری صنعت «التزام» در شعر بوده است. به بیان دیگر، اینکه شاعر خود را به‌سختی اندازد و واژه‌ای را در همه‌ بیت‌های شعر خویش به کار برد، از پسندهای شعریِ آن روزگار و میدانی برای قدرت‌نمایی‌های شاعرانه به حساب می‌آمده است. از دیگر ویژگی‌های شعر استاد کمال‌الدین اسماعیل، همین التزام‌های دشوار و آوردن ردیف‌های سختی چون «برف» و «دست» و «شکوفه» است.

از قصیده‌های معروف استاد، چکامه‌ای است با ردیف «برف» که شاعر آن را در ۵۸ بیت سروده است. این قصیده به‌راستی یکی از زیباترین تصویرآفرینی‌های شاعرانه در تاریخ زبان فارسی است که در توصیف برف و زمستان سروده شده:

«هرگز کسی نداد بدین‌سان نشانِ برف /// گویی که لقمه‌ای است زمین در دهان برف

مانند پنبه‌دانه که در پنبه تعبیه است /// اجرام کوه‌هاست نهان در میان برف

ناگه فتاد لرزه بر اطراف روزگار /// از چه؟ ز بیمِ تاختنِ ناگهانِ برف

گشتند ناامید همه جانور ز جان /// با جانِ کوهسار چو پیوست جانِ برف...».

 

 

استاد کمال‌الدین اسماعیل همچنین در قصیده‌ای ۹۴ بیتی، التزام واژه «موی» کرده است؛ بدین معنی که خود را ملزم کرده بدین که در هر یک از ۹۴ بیت از این چکامه، لفظِ «موی» را بیاورد؛ و آنان‌که اهل شعر و ادبند و سروده‌های گویندگان گوناگون را ازنظر گذرانده‌اند، می‌دانند که این‌چنین التزام‌های شعری تا چه‌ حد مهارت و کاربلدی در کار شاعری می‌طلبد و نیازمندِ چه میزان ذوقِ شعریِ است. بیت‌هایی از این قصیده، از این قرار است:

«ای که از هر سَرِ موی تو دلی اَندَرواست  /// یک سَرِ موی تو را هر دو جهان نیم‌بهاست

دهنت یک سَرِ موی است و به هنگام سخن /// اثرِ موی‌شکافیِ تو در وی پیداست...

موی در چشم بُوَد آفت بینایی و باز /// چشمِ من خود به خیال سَرِ زلفت بیناست...».

 

 

 

آثار و تالیفات

او آثاری به نظم و نثر دارد که از آن جمله است:
۱. دیوان اشعار که به چاپ رسیده است؛
۲. رساله فی وصف القرین، به عربی که میکروفیلم آن در کتابخانه دانشگاه تهران موجود است؛
۳. رساله فی العشق المجازی و الحقیقی، به فارسی و بیشتر به نظم که میکروفیلم آن در دانشگاه تهران موجود است؛

۴. رساله القوس یا رساله قوسیّه به عربی؛
۵. سوگندنامه؛
۶. فراق‌نامه؛
۷. نامه‌ای به شهاب الدّین عمر سهروردی به عربی که میکروفیلم آن در دانشگاه تهران موجود است؛
۸. نامه در پاسخ امیری که در کتابخانه مجلس شورای اسلامی موجود است.

 

وفات

عاقبت، مغولان به اصفهان حمله، و در سال ۶۳۳ق آن جا را تصرّف، و مردم شهر را قتل عام کردند. کمال‌الدّین هم در دوم جمادی‌الاوّل ۶۳۵ق به دست مغولان کشته شد. قبر او در محلّه جوباره اصفهان واقع شده است، و متّصل به کنیسه یهودیان است. سال‌های طولانی قرار بود که آرامگاهی برای او بنا شود. هم چنین مدّتی در جوار سی و سه پل، آرامگاهی برای او ساختند، و قرار بود استخوان‌های کمال در آن جا دفن شود، و خیابان مجاور آن را کمال اسماعیل نامیدند؛ امّا این کار انجام نشد. سرانجام در سال‌های اخیر، بنای یادبودی بر روی قبر او بنا کردند.

عالی بود

برای ویرایش باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

برای درج پاسخ باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

برای ویرایش باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

برای درج پاسخ باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

پیارسال
بسیارخوب

برای ویرایش باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

برای درج پاسخ باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

پیارسال
سلام. خیلی خوب بود ولی عکس اون فردی که روی مطلبت گذاشتی، عکس شاه نعمت الله ولیه.

برای ویرایش باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

برای درج پاسخ باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

برای درج دیدگاه باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

پسران

دختران