معرفی

وزارت فرهنگ

معرفی شهدا ( شهید عباس بابائی )

وزارت فرهنگ


خلاصه :

در این مطلب قصد داریم شهید ( عباس بابایی ) را معرفی بکنیم

بسم الله الرحمن الرحیم

 شهید عباس بابائی متولد چهاردهم آذر ماه سال  1329 در استان قزوین می باشند

تاریخ شهادت : پانزدهم مرداد ماه سال 1366 . رشته تحصیلی : خلبانی

مزار : امامزاده حسین (ع) قزوین

در خانواده مذهبی و در شهر قزوین تولد شد . بسیار با استعداد بود آنقدر که از همان ابتدا با هوش و نبوغ سرشارش توجه خانواده و اطرافیان را به خود جلب کرد .

پدر او دوست می داشت عباس پزشک شود و عباس در کنکور هم در رشته پزشکی قبول شد ، اما از آنجایی که شوق پرواز و خلبانی از مدت هها پیش در وجودش ریشه دوانده بود

رشته خلبانی را انتخاب کرد و در رشته مورد علاقه اش مشغول به تحصیل شد.

پس از گذشت دوره مقدماتی خلبانی برای گذراندن دوره تکمیلی راهی آمریکا شد

 

 

همیشه نحوه لباس پوشیدن و رفتارش با دیگران به‌گونه‌ای بود که اغلب او را با یک بسیجی ساده اشتباه می‌گرفتند

و کمتر کسی می‌توانست بفهمد کسی که مقابل او ایستاده‌ است یک فرمانده بزرگ است

 

همیشه به فکر مستمندان و بی‌بضاعتان بود

حتی یک‌ بار او را دیدند که معلولی که نمی‌توانست راه برود را بر دوش گرفته و برای اینکه شناخته نشود پارچه‌ای نازک روی سر کشیده‌ است

  زمانی‌که در اصفهان بود به‌طور ناشناس به مسجد امام حسین (ع) اصفهان می‌رفت و دعای کمیل با صدای زیبایش برای نمازگذاران را می‌خواند

 

زمانی‌که در اصفهان بود یک‌بار وقتی فهمید یکی از زیردستانش با هشت بچه در یک خانه اجاره‌ای دو خوابه ساکن است

با همسرش تصمیم گرفت تا خانه بزرگش را که مخصوص افسران و درجه‌ داران نیروی هوایی بود خالی کند و در اختیار آن‌ها قرار دهد

زمانی که در اصفهان بود در روستاهای محروم اطراف اصفهان که خودش آن‌ها را شناسایی کرده بود و به آنها خدمت‌رسانی کرده و بسیاری مایحتاج مردم روستا را به دست خودش برطرف می کرد

عاشق اهل‌بیت و امام حسین بود

 

بسیار کم‌ حرف و به‌ جای آن فردی عمل‌گرا بود

علاوه‌ بر طراحی عملیات‌ها برای درک بهتر مشکلات و خطرات احتمالی عملیات‌ها خودش پیش قدم بود تا بتواند به موفقیت صد درصد برسد

از جمله اولین خلبان‌هایی بود که عملیات سوخت‌گیری در شب را موفقیت انجام داد

شجاع بی‌ادعا بود خود را به یک بسیجی ساده می دانست و هرگز در مقام و منصب‌های زیادی که داشت نشد

 

با همه مهربان بود و هر کس به عباس نزدیک‌تر بود عباس به او سخت تر می‌گرفت و توصیه ها و سفارشات زیادی در همه امور به او می‌کرد

چون علاقه‌مند بود و همه کسانی که به او نزدیک اند عاقبت‌ عاقبت به خیر و سعادتمند باشند

شهید بابایی صبح روز پانزدهم مرداد ماه سال ۱۳۶۶ به‌همراه یکی از خلبانان نیروی هوایی (سرهنگ نادری)

به‌منظور شناسایی منطقه و تعیین راهکار اجرایی عملیات با یک فروند هواپیمایی آموزشی اف -۵ از پایگاه هوایی تبریز به پرواز درآمده و وارد آسمان عراق شد

 

و پس‌از انجام ماموریت به‌ هنگام بازگشت در آسمان خطوط مرزی هدف گلوله‌های تیربار ضدهوایی قرار گرفت از ناحیه سر مجروح شد و بلافاصله به شهادت رسید

پیکر غرق به خون او در کابین عقب افتاد و کمک به خلبان به‌سختی هواپیما را در پایگاه نشاند

پیکرش را به فرمان امام‌ خمینی دفن نکنند تا همسرش از مکه بازگردد وقتی همسرش رسید به جسد سرد عباس را دید به او گفت تو مرا فرستادی خانه‌ خدا و خودت رفتی پیش خدا.

 

فرازی از وصیت‌نامه شهید:  خدایا خدایا تو را به جان مهدی تا انقلاب مهدی خمینی را نگه‌دار

 

 

یاعلی و التماس دعا

پیارسال
کتابشان را خواندم .ممنون خوب بود

برای ویرایش باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

برای درج پاسخ باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

خوب بود ولی این مطلب ۶ ساعت قبل توسط آقای صمدی پایه نهم بارگزاری شده بود اما در کل خوبه

برای ویرایش باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

برای درج پاسخ باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

برای درج دیدگاه باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

پسران

دختران