سفر رویایی اربعین

خلاصه :

برنامه یه چیز دیگه بود

 یه دفعه خودشون پیشنهاد دادن بیاید با اتوبوس بریم کربلا خواستن میزها رو برگردونیم تا اتوبوس درست کنن کمکشون کردیم اتوبوسشون رو درست کردیم یه نفر شد راننده از منم خواست برم پیشش بشینم به عنوان کمک راننده و نوحه بزارم
خواستن وسایل نقاشی هم تو ماشین بزاریم تا موقع استراحت بتونن از مسیر خیالی و اتفاقاتش نقاشی بکشن 

خانم راننده حواسش به زمان نماز و ناهار هم بود یه جا تو مسیر انتخاب کرد برای به جا آوردن نماز
خودش پیشنهاد داد که میخواد برای همه ناهار هم تهیه کنه بعد از نماز و ناهار مجدد راه افتادیم
نزدیک زنگ خونه بود قرار شد تو راه هتل بگیریم و استراحت کنیم تا فردا دوباره راه بیوفتیم ، بهشون شماره اتاق دادیم و رفتن خونه تا فردا
فردا شد و من نتونستم در ادامه سفر همراهیشون کنم اما از بقیه مربیا پرسیدم و فهمیدم رسیدن کربلا و زیارت رو انجام دادن
خیلی دلم گرفت که امسال هم از سفر واقعی اربعین جا موندم هم  از از سفر خیالی با این فرشته ها که مطمعنم به اندازه سفر واقعی ارزش داشت
زیارتتون قبول فرشته های دوست داشتی💓💓💓