آموزش

ذوالیمینین

ذوالیمینین


خلاصه :

مامون عباسی، تاج و تخت خود را شدیدا مدیون طاهر بود. طاهر، در واقع مامون را از هیچ به همه چیز رساند. این گونه بود که مامون خلیفه مسلمین لقب گرفت و طاهر هم فرانروایی بغداد و سپس خراسان را از آن خود کرد

طاهر بن حسن خزاعی مشهور به طاهر ذوالیمینین، بنیانگذار سلسله طاهری و از سرداران جنگاور عباسی است. طاهر، نخستین سلسله مستقل از دارالخلافه اسلامی را تاسیس کرد و از این نظر در تاریخ ماندگار شد. این فرمانده جنگاور و مددکار صدیق «مامون عباسی»، القاب متعددی داشت که شاید «ذوالیمینین» مشهورترین آن‌ها باشد. در باره وجه تسمیه این لقب روایات متعددی نقل شده است. آن‌چه تقریبا مسجل است آن است که این لقب را مامون عباسی به او داده و در پاسداشت خدمات فراوانی که به او کرد، به این لقب خوانده شد.

مامون عباسی، تاج و تخت خود را شدیدا مدیون طاهر بود. طاهر، در واقع مامون را از هیچ به همه چیز رساند. در زمانی که مامون در برابر سپاه گسترده برادر عیاش و خوشگذرانش «امین»، دست و پا بسته و مقهور بود، طاهر توانست سد رقیب را بشکند و یکباره سر برادر را برای برادر ارسال کند. او پس از غلبه بر علی بن عیسی -فرمانده امین عباسی- آهنگ بغداد کرد و بغداد را نیز به محاصره انداخت. امین که با وجود تنگی و سختی حال جز در بند بازی و شوخی و مستی و هرزگی خویش نبود در آنجا بماند و محاصره شهر به درازا کشید و عاقبت بعد از دو سال و چند ماه، مردم خسته و ملولو شدند و از طاهر امان خواستند. امین که از طرف طاهر ایمن نبود به هرثمه پناه برد اما گرفتار گشت و به امر طاهر سرش را از پشت بریدند و پیش طاهر بردند و فرمان داد تا آن سر را به یکی از دروازه‌های بغدا بیاویزند. طاهر بر بغداد استیلا یافت و سر امین را با نامه فتح به مامون فرستاد. این گونه بود که مامون خلیفه مسلمین لقب گرفت و طاهر هم فرمانروایی بغداد و سپس خراسان را از آن خود کرد.
با این همه درباره منشا لقب ذوالیمینین، مورخان روایات مختلف آورده‌اند. از جمله می‌توان به چهار روایت زیر توجه کرد.
1. برخی گفته‌اند طاهر بن حسن را به این دلیل ذوالیمینین خواندند که گاه به هر دو دست شمشیر می‌زد؛ چنانچه دست چپش در شمشیر زنی از دست راستش کمتر نبود. به نقلی، وی در جنگ با «علی بن عیسی» (سردار امین عباسی) و به روایتی در کشتن یکی از نام‌آوران لشگر او، با هر دو دست شمشیر می‌زد و به این سبب او را ذوالیمینین خواندند.

2. قول دیگر آن است که چون مامون او را به فتح بغداد یا به اخذ بیعت جهت خلافت خویش نامزد کرد، او را گفت که دست راست تو دست راست من است و دست چپ تو دست راست تو است. تو خود با دست چپ با من بیعت کن و دیگران، با دست راست تو با تو بیعت کنند تا با من بیعت کرده باشند.

3. همچنین گفته‌اند طاهر پس از فتح بغداد، آن هنگام که خواست با «امام رضا» -علیه‌السلام- به عنوان ولی‌عهد بیعت کند، با دست چپ بیعت کرد و گفت دست راست من در خراسان در گرو بیعت مامون است. چون این قضیه را حضرت رضا -علیه‌السلام- برای مامون نقل فرمود، مامون گفت که من دست چپ طاهر را نیز راست (یمین) می‌نامم تا نقصی در بیعت با علی بن موسی الرضا -علیه‌السلام- نباشد. از این رو او را ذوالیمینین خواندند.

4. و چهارم اینکه به موجب قول زین‌الاخبار، «چون مامون، طاهر را پیش علی بن عیسی می‌فرستاد، «فضل بن سهل» آن ساعت خروج اختیار کرد و طالع بنهاد و دو ستاره یمانی، یکی سهیل و دیگری شَعرای یمانی اندر وسط‌السماء یافت، به این علت او را ذوالیمینین نام کرد.»

طاهر به شعر و ادب علاقه فراوان داشت و به شاعران در برخی موارد صله‌های هنگفت هم می‌داد. بعضی شاعران عرب او را بسیار ستوده‌اند ولی بعضی‌ها هم هجو کرده‌اند که یک چشم بودن طاهر موضوع و مضمون عمده این هجوها است. طاهر در جوانی یک چشم خود را از دست داده بود و از این رو دشمنانش او را به عنوان «اعور» (یک چشم) به کنایه و یا به صراحت هجو می‌کردند. در یکی از هجویات خطاب به او گفته‌اند: «ای ذوالیمینین! که چشمانت یکی ناقص است و دستانت یکی زیادی!» خود طاهر نیز از قریحه شعری بی‌بهره نبوده است. 

برای ویرایش باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

برای درج پاسخ باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

برای درج دیدگاه باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

پسران

دختران