رویدادهای مدرسه
تاریخ.پایه هشتم
مازیار
رهبر خیزش علیه چیرگی اعراب
خلاصه :
مازیار پسر کارن دوم و از خاندان کارنوندیان و در اواخر سال ۲۲۴ه. ق یعنی شش سال و کمی پس از آغاز خلافت معتصم بر ضد عبسیان قیام کرداز فرزندان کارن دوم مازیار بود که جانشین او گشت شهریار، ششمین پادشاه یا سپهبد باوندیان که از سال ۷۹۷ تا ۸۲۵ میلادی بر شرق طبرستان حکومت میکرد، به سرزمین مازیار حمله نمود و آنرا بتصرف خود درآورد «۸۱۹ میلادی». مازیار بناچار به نزد ونداد پسر عموی پدر خویش رفت، و از او درخواست کمک کرد. شهریار نامهای به ونداد اومید نوشت، و از او خواست که مازیار را دست بسته به نزد وی فرستد. او حکم شهریار را اطاعت کردو مازیار را دستگیر نمود؛ ولی چون به افراد خود اعتماد نداشت، از شهریار خواست که معتمدانی را برای انتقال مازیار بفرستد. زمانی که ایشان در پیگیری این موضوع بودند مازیار حیلت کرد و از بند فرار کرد و سر به بیشهها نهاد تا در فرصت مناسبی خود را به عراق برساند. مازیار پس از مدتی اختفا در جنگل، به نزد عبدلله رفت و از او کمک خواست. عبدالله که پدر و جد مازیار و کارن دوم و ونداد هرمزد، را میشناخت، در حق او نیکی و کرامت فرمود و او را به بغداد برد «۸۱۹ میلادی»
مامون منجمی که پسر فیروز بود، داشت؛ که خلیفه نام او را به یحیی بن منصور بدل کرده بود. مازیار نزد بزیست رفت و شرح تصرف طبرستان توسط شهریار، از سلسله باوندیان، را برای او شرح داد. مامون پس از شنیدن مطالب مازیار، به او گفت: اگر من تو را حمایت کنم، حق آن شناسی و ضایع نگردانی و منت پذیری؟ مازیار پذیرفت و سوگند یادکرد. روزها گذشت تا فرصتی پیشآمد که بزیست به نزد خلیفه برود و او را از طالع مازیار مطّلع سازد، بنابراین بزیست به خلیفه گفت: از مازیار به دولت خلیفه خیری رسد؛ بنابراین مأمون امر کرد تا مازیار را حاضر کنند. مأمون که پدر او کارن را میشناخت، فرمان داد تا مسلمانی را برایش شرح دهند تا مسلمان شود. مازیار اسلام را قبول کرد و مأمون او را محمد مولی امیر المومنین نام نهاد و کنیت ابوالحسن
همینکه بابک خرم دین در آذربایجان ظهور کردو مازیار با او مکاتبه کرد و او را به مبارزه با بنی عباس تحریک کرد و از طرف دیگر خلیفه به مازیار دستور داده بود که خراج طبرستان رابه دربار عبدالله بن طاهر، سومین امیر طاهریان، ارسال کند، ولی او وقتی در این امر معطل کرد. همچنین عبدالله بن طاهر، از اینکه مازیار مراتب تابعیت بی چون و چرا از خلیفه را رعایت نمیکرد، شاکی بود و مازیار نیز از وابستگی بیش از حد عبدالله به بنی عباس ناراضی بود و دل خوشی از او نداشت
عباس رستمی
۶ سال پیش
Mamalirastgo
۶ سال پیش
آقاي مالكي
۵ سال پیش